بررسی بنای اولیه شهر بناب در قبل از اسلام

آمار مطالب

کل مطالب : 121
کل نظرات : 28

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 84
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 93
بازدید ماه : 348
بازدید سال : 1779
بازدید کلی : 41678

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دیاریم بناب و آدرس bonabmath.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : یوسف
تاریخ : چهار شنبه 6 شهريور 1392
نظرات

وجود تپه های باستانی متعدد هزاره اول در گستره شهرستان بناب این امکان را فراهم می آورد که بامقایسه نام تاریخی آنها با اسامی تاریخی پیش از اسلام زمینه را برای شناسایی این محوطه ها فراهم کنیم و علت نامگذاری این محوطه ها رادرک کنیم.تحقیق در این نامهای تاریخی بدلیل کمبود منابع کار بسیار دشواری است اما استفاده از این منابع تاریخی کم نیز می تواند قسمتی از تاریخ اتفاق افتاده در حیطه این عرصه در شهرستان بناب را مشخص کندو بتواند زمینه را برای بررسیهای بعدی فراهم کند.

«ماننا بزرگترین دولتی است که قبل از تشکیل پادشاهی ماد، در شمالغرب ایران شکل می گیرد و نقش ویژه ای در تحولات تاریخ و فرهنگی منطقه بازی می کند. این دولت توانست علی رغم تجاوزات مکرر و غارتگری های آشور و اورارتو، مدت چند قرن به حیات مستقل سیاسی خود ادامه دهد و زمینه را برای شکل گیری پادشاهی ماد آماده سازد.نام ماننا برای اولین بار در کتیبه های آشوری مربوط به سال 843ق.م ظاهر می شود.»* اوئیش دیش نیز یکی از ایالات ماننایی و از مهمترین نقاط دولت ماننا است که اتفاقات مهمی در محدوده این ایالت بوقوع پیوسته که با مقایسه نام اوئیش دیش با اسامی محلها و مکانهای تاریخی موجود دربناب بعضی از محوطه های را برای شناسایی دقیق این مکان پیشنهاد می کنیم. این مکان به احتمال زیاد یکی از مکانهای اولیه شکل گیری شهر بناب می باشد.

 

عدادی از اسامی مکانها و محلهای موجود بناب برای مقایسه بانام اوئیش دیش:

 

1- روستای دُوش 2- روستای ایزاُوئیش 3- روستای بالا اُوئیش 4- روستای بویوک اُوئیش 5- محله تاریخی گز اُوئیش

 

نظر پرفسور زهتابی در مورد ریشه نام اوئیش دیش از کتاب( ایران تورکلرینین اسکی تاریخی، ج1، بخش آذربایجانین اسکی دیلی، ص484، سطر 9تاص 485 سطر 11) :

 

«آذربایجانین بوکیمی یئر آدلاریندان بیری میلاددان 716ایل اول ایشلنمیش ً اوایش دیش ً و سهند داغینین اصیل آدی ً او آ اوش ً کلمه لری دیر. بو ایکی کلمه ایله علاقه دار ماد تاریخینده اوخویوروق: ً ایرانزو م.ق. 716- نجی ایلدن قاباق اؤلدو. هامان ایل اونون اوغلو ً آزا ً شاه اولموشدو. ً دیوک ً کیمی ً ماننا ً طرفیندن منصوب اولموش ًزیکئرتو ً حکمرانی ًمئتانیً؛ ً تئلوسینا- Telusina ً حکمرانی ً آندیا-Andia ً و ً او ایش دیش– Uişdiş ً امیری ً باقداتو- Bagadtu ً، ً آزا ًنین علیهینه قیام ائتدیلر. گؤروندوگو کیمی ًآزا ً نین تهمتی ًسارقونً لا اتحاد مقاوله سی باغلاماسی ایدی. ًآزا ً توتوب اؤلدورولدو و جنازه سینی ً او آ اوش ً (ایندیکی سهند) داغینا آتدیلار ً. 1 متندن گؤروندوگی کیمی، اولاً سهند داغینین او زامانکی اصیل آدی ًاو آ اوش ً و اونون قوینوندا یئرلشمیش ًاو ایش دیش ً آدلانمیش منطقه، یئر اولموشدور.

 

بوایکی کلمه نین هر ایکیسی اوچ حیصه دن عبارتدیر:

 

او × ایش × دیش. 2) او × آ × اوش .

 

هر ایکی کلمه نین ایلک قسمتی ًو0 و یا وُ {o یاu} سؤزوندن عبارتدیر کی، چوخلو مشهور عالیملر، او جومله دن دوقتور پرویز ناتل خانلری و سومئر شوناسلار اولجاس سلیمان و عثمان ندیم تونا و سایره نین

 

گؤستردیگینه اساساً و قاباقلار گؤستردیگیمیز کیمی، سومئر دیلینده ًاون ً سایی دئمک ایدی. بوگون بو کلمه تورک دیللرینده ًاون ً شکیلینده ایشله نیر.

 

بیرینجی کلمه نین ایکینجی و ایکینجی نین اوچونجو قسمتی ً ایش- ائش-اوش ً بوتون منبعلرین قید ائتدیگی و قاباقلار گؤستردیگیمیز کیمی، سومئر دیلینده ًاوچ ً و دانیشیق خلق دیلینده ًاوش ً شکلینده دیر.

 

بیرینجی کلمه نین اوچونجو سؤزو ًدیش ً، حرمتلی عالیم رئیس نیانین دا گؤستردیگی کیمی ًدندانه ً معناسیندادیرکی، چاغداش ادبی و شفاهی آذری دیلینده عینی همین دیش شکلینده، اؤزوده گئنیش معنادا ایشلنمکده دیر.بئله لیکه بیرینجی کلمه ًاون اوچ دیش ً (سیزده دندانه) معناسیندا سهند داغینین قوینوندا اولموش بیر یئرین آدی ایمیش کی، آقای رئیس نیانین یازدیغینا اساساً حمدالله قزوینی اؤزونون یادداشتلاریندا اونو ًپنج انگشت ً یازیر و یئرلی تورکلرین دیلینده ًبئش بارماق ًدئیرلر، بو ایسه، شبهه سیز، او یئر ده اولان بیر سیرا داغ ذیروه لرایله علاقه دار یارانان بیر آد اولموشدور. همین بیرینجی سؤزده ًاو ایش ً (اون اوچ) مقدار ساییندا، یوخاریدا اشاره ائتدیگیمیز کیمی، اونلوقلا تک لیک لرین سیرالانماسی هم سومئر دیلی، همده چاغداش تورک دیللری، او جمله دن آذری دیلی کیمیدیر.

 

ایکینجی کلمه نین ایکینجی حیصه سیً آ ً بؤلومو بیزه معلوم اولمادیغیندان، بوکلمه نین نه دئمک اولدوغو باره ده بیر سؤز دئیه بیلمه دیک، احتمال وئرمک اولار کی، ایکینجی کلمه ده، بیرینجی ده اولدوغو کیمی، داغین ذیروه لرینین سایی ایله علاقه دار یارانمیشدیر.»

 

در کتاب تاریخ ماد، ا.م.دیاکنوف، درمورد نام اوئیش دیش آمده است:

 

فصل دوم،ص167، سطر17-19

 

دولت ماننا به ایالات (به زبان آشوری ناژه) زیر تقسیم می شود:

 

«سوریکاش» ناحیه سقّز کنونی(؟)، «مسّی»- بخش علیای رود جغتو، «اوئیشدیش»- کرانه شرقی دریاچه اورمیه، «آرسیانشی»، «ارشته یانا» و غیره.

 

فصل دوم، ص194، سطر 10-15

 

ولی در مرزهای آن پادشاهی متصرفات فرمانفرمایان نیمه مستقلی قرار داشتند که برای موجودیت ماننا خطرناک بودند. اینها عبارت بودند از پادشاهی«اوئیش دیش» و زیکرتو و«آندیا» وسرزمین دیوک.

 

فصل دوم،ص196، سطر4-6

 

متاتی فرمانفرمای زیکرتو وتلوسینا فرمانفرمای «آندیا» و «بگداتو» فرمانفرمای اوئیشدیش که مانند دیوک حکام منصوب از طرف ماننا بودند، علیه«آزا» خروج کردند.

 

فصل دوم،ص199،سطر 2-3

 

در آن زمان «آندیا» به یاری باگداتّو فرمانفرمای «اوئیش دیش» و متّاتی فرمانفرمای «زیکرتو» علیه «آزا» مبارزه می کرد.

 

فصل دوم،ص201، سطر 1-5

 

سال بعد از اطفای شورش ایالت خارخار-714 ق.م – سارگون دوم علیه اورارتو لشکر کشید.- این لشکرکشی به منظور تنبیه «زیکرتو» و «آندیا» (که برخلاف « اوئیش دیش» که در 716 ق. م قلع و قمع شده بود – هنوز سربه اطاعت ننهاده بودند) طرح شده بود.

 

فصل دوم،ص202، سطر 13- 20

 

دراین میان سارگون محافظانی را که متاتی در گردنه «او آش دیرمکو» گذاشته بود از میان برداشت و 13دژ ذیکرتو-ئی را غارت و ویران کرد و سپس به ناگهان جهت حرکت خویش را تغییر داده متوجه مغرب و ایالت «اوئیشدیش» که از طرف اورارتو اشغال شده بود، گشت(شاید درسال 715 ق.م ) این تغییر جهت، ظاهراً، هم از آغاز لشکرکشی جزو نقشه سارگون بود ووی در « اوئیشدیش» گزارشی از عامل و جاسوس خود دریافت کرد که مؤید این نقشه بود. عامل خبرداد که لشگریان «روسا» نزدیک می شوند. ظاهراً این جاسوس آلابری« بلاپالادین» یکی از شاهکان بود.»

 

در کتاب تمدن اورارتو،بخش اول: پادشاهی وان اورارتو(اثر:بوریس پیوتروفسکی-ترجمه: دکترحمید خطیب شهیدی) و بخش دوم: باستانشناسی اورارتو پس از سال 1960 (اثر: دکتر حمید خطیب شهیدی)نیز در رابطه با اوئیش دیش آمده است (بخش اول،فصل هفتم،ص، 160-161):

 

«در میان نامه های بایگانی کویونجیک نامه ای وجود دارد(شماره515) که در آن گزارشی راجع به شاه اورارتو که در لوحه لوور نیز به وی اشاره شده،نگاشته شده است: ...

 

این نامه به زبان آشوری نوشته شده ولی پر از غلط و اشتباهات دستوری و املایی است. این نظریه که بل-ایدینا نویسنده نامه همان بل-آپال-ایدینا شاه کشور آلابریا است که نام وی در لوح موزه لوور نیز ذکر شده، بسیار جالب است. سارگون با آگاهی از تجمع نیروهای اورارتوئی در پشت سرش، راه خود را قاطعانه عوض کرد وبه سرعت به سوی کشور اویشدیش(Uişdiş) و مقابله باروسا شتافت. وی شخصاً برای نبرد با دشمن، بر ارابه جنگی نشست. سواران و نفرات دوست صمیمی سارگون، سیناهوسور(Sinahusur) که برای او کاخی در جوار کاخ خود در دور-شاروکین ساخته بود، همراهیش می کردند.

 

 

 

ص160،سطر25-29( پس از شکست لشگریان اوراتو از آشور در کشور اویشدیش، سارگون در طول ساحل شرقی دریاچه اورمیه به داخل کشور اورارتو نفوذ کرد:«اویشدیش منطقه ای از کشور مانا که اورسا آن را از آن خود کرده بود با آبادیهای بسیار که چون ستارگان بیشمار بودند، من فتح کردم، دیوار دفاعی و تختگاههای آن را ویران کردم و همچون ظرف آشپزخانه به خاک افکندم. انبارهای بی شمار گندم هایشان را گشودم و جوهای آنها را خوراک ارتش خود کردم».

 

باغلبه بر مقاومت استحکامات مرزی اوشکایا(Uşkaya) که دیوارهای آن بر پایه ای بلند قرار گرفته و هشت دست(چهارمتر) ارتفاع داشت، سارگون به سوی شمال رفته و به محدوده کشور سوبی(Subi)، جایی که اسبان سوار نظام اورارتو پرورش می یافتند، نفوذ کرد.بر مبنای متن لوحه موزه لوور می توان نتیجه گرفت که سواحل شرقی دریاچه اورمیه از نظر کشاورزی بسیار غنی بوده است، زیرا در توصیف تسخیر قلعه ها و آبادیهای متعدد این منطقه از غنیمت گرفتن انبارهای بزرگ جو به طرز مشخصی یاد شده است.

 

بخش اول، فصل نهم، ص198، سطر28-29

 

وضعیت کشاورزی در کشور اورارتودر متن لوحه موزه لوور به روشنی توصیف شده است. بر مبنای این متن در کشور اویشدیش درسواحل شرقی دریاچه اورمیه، انبارهای بزرگ جو به دست آشوریها افتاد.»

 

مجله باستانشناسی و تاریخ،سال پانزدهم،شماره اول و دوم، پاییز و زمستان 79وبهار و تابستان 80: شماره پیاپی 29 و30، تاریخ انتشار: اسفند 80، مقاله اول(هشتمین لشکرکشی سارگن در بوته تحقیق،فرشید مصدقی امینی ،ص3)

 

مسیر حرکت ارتش سارگون 2 به طرف شمال یکی از بحث انگیز ترین مباحث تاریخی است. بطورکلی فرضیه های مربوط به مسیر هشتمین لشکرکشی سارگون2 به سه دسته تقسیم می شود:

 

فرضیه هایی مبنی بر اینکه سارگون شرق و شمال دریاچه اورمیه را طی کرد و باگذر از شمال دریاچه وان از غرب آن به سوی آشور بازگشت.

 

فرضیه هایی که فقط مسیری به دور دریاچه اورمیه را در نظر دارد.

 

فرضیه هایی براین اساس که سارگون به سواحل جنوبی و غربی دریاچه اورمیه رفت و بدون اینکه دریاچه ای را دور بزند به آشور بازگشت.

 

هر یک از این فرضیه ها در پرتو بررسیها و استدلالهای گوناگون که سابقه طرح آنها به اوایل قرن اخیر باز می گردد، شکل گرفته و بستر تحقیقات و بحثهای دیگر را فراهم کرده است.

 

اگر ما از میان این فرضیات، فرضیه سوم را که مسیر حرکت سارگون را به سواحل جنوبی و غربی دریاچه اورمیه می داند قبول کنیم می توان گفت منظور از کشور سوبی(Subi) همان تپه باستانی سوپیقان تپه سی می باشد که از دید محققین دور مانده است ومتاسفانه این بدلیل نامگذاری نام های منطقه به غلط به شکل دیگر است که نحوه صحیح ادای کلمات درزبان ترکی در منطقه را تغییر داده و به صورت تحریفی نامگذاری کرده اند و بهترین روش این است که نحوه صحیح گفتاری کلمات ساکنین منطقه را در نظر بگیریم.

 

نمونه بارز این که نام شهرستان را درزبان منطقه به صورت بیناب(binab) بیان می کنند در حالی که نام شهرستان را صورت بناب(bonab) در نقشه های جدید به کار می برند .

 

نام تپه باستانی مورد نظر به صورت نوشتاری آن در زبان ترکی به صورت سوپیقان قره تپه سی بیان می شود ولی در نحوه کتابت آن به صورت فارسی این نام به صورت سپیگان نوشته می شود حال آنکه نوشتار کلمه بصورت سوپیقان معنا و مفهوم تاریخی آن را می رساند و برای حفظ نامهای چنین محوطه هایی باید ملاک زبان بومی و اسناد تاریخی باشد. یک سند دیگر در مورد اثبات نام این محوطه این که رودخانه سوفی چای از نزدیک این محوطه عبور می کند واین رودخانه نام این محوطه تاریخی رابه خود گرفته است.

 

کتاب بررسی باستان شناختی منطقه بناب،علی صدرایی، ص240-241، قره تپه سپیگان:

 

موقعیت جغرافیایی:

 

تقریباً در ضلع جنوبی بناب و در جاده محال و در اراضی منطقه سپیگان(سوپیقان) و نزدیک رودخانه صوفی چای(سوپی چای) و درسمت چپ مسیر ارتباطی منتهی به پل پنج چشمه، قره تپه سپیگان(سوپی قان) قرار دارد. این تپه در شرق قره تپه بناب و به فاصله حدود 700متری آن واقع شده است.متاسفانه در سالهای گذشته قسمتهای مرکزی و پیرامون قلعه بالودر تسطیح و به زمینهای کشاورزی و باغات تبدیل شده است.

 

مشخصات تپه:

 

بابررسی اطراف قره تپه بخصوص در باغ تازه ایجاد شده ضلع جنوب غربی در حدود بیش از170متر سفالینه ها، سنگهای ساختمانی، آجرهایی به ابعاد60×20×20 سانتیمتر جوش کوره- شیشه، استخوان حیوانات، سفالینه های لعابدار و بدون لعاب و ... دراین باغ وزمینهای پیرامونی دیده می شود. بیان مساحت قره تپه سپیگان بدون مطالعات و پژوهش امکان پذیر نیست.به نظر می رسد که با توجه به یافته های سفالی این تپه در دوره پیش از تاریخ، تاریخی و حتی دوره اسلامی مورد سکونت قرار گرفته است و با محوطه باغ آقای هاشم زاده نیز قابل مقایسه هستند.

 

شرح سفالهای قره تپه سپیگان(سوپیقان)

 

سفالهای سطحی قره تپه سپیگان را می توان به سه گروه کلی تقسیم نمود:

 

دربین سفالهای قره تپه تعدادی سفال خاکستری که احتمالاً مربوط به هزاره اول ق.م دیده می شود. این سفالها دارای لبه های برگشته به طرف بیرون وبدنه محدب و دسته توپردایره ای چسبیده به بدنه می باشد.

 

سفالهای قرمز دوره تاریخی، این گروه از سفالینه ها از نظر فرم بسیار متنوع و در شکل خمره های کوچک و بزرگ، کوزه ها، کاسه ها و...

 

سفالهای ساده و لعابدار دوره اسلامی که این نوع سفالها نیز به فرم لبه های صاف و بدنه و کفهای پایه دار به شکل پیه سوزها، بشقابها، کاسه ها و کوزه ها، که با لعابهای یکرنگ آبی و سبز و تزیینات کنده زیر لعاب و نقاشی بارنگهای سیاه وآبی بر روی لعاب یکرنگ سفید امید است در آینده با انجام حفاریهای باستانشناسی علمی در این محوطه و دیگر محوطه های باستانی گوشه ای ازتاریخ پنهان این منطقه آشکار شود.

 

 



Ad
تعداد بازدید از این مطلب: 969
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








بناب شهری است در آذربایجان شرقی. درست است بناب از نظر وسعت یکی مانده به آخر در استان است ولی تمدن بزرگی را در حود جای داده است زمانی که در میاندوآب چند خانوار زندگی می کردند جمعیت بناب به1000نفر هم می رسید.داشتن مردم خوب ودلیر ومسولان کارگشته باعث پیشرفت این شهرستان شد . این شهرستان هم دانشگاه دولتی دارد وهم فرودگاهی بنام سهند را در خود جای داده استوهم پیست اتومبیل رانی موتور سواری واسب دوانی دارد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود